در پی نامه سرگشاده آیت الله یزدی به آیت الله شبیری زنجانی بعضی فعالان سیاسی اظهار نظراتی را رسانه ای نمودند، در بیشتر این اظهار نظرها، نه از سر دلسوزی بلکه بیشتر بوی جناحی و حزبی به مشام می آید. از جمله کسانی که این روزها میل خودنمایی اش بیشتر شده است حناب اقای علی مطهری است که لازم است در این مورد نکاتی را بعرض این جناب برسانم.
1 – مکاتبه بین این دو بزرگوار، بین دو دوعالم دینی بوده است. آیت الله شبیری یک مرجع دینی است، نه فرد حزبی یا سیاسی که کوچولویی مانند آقای علی مطهری بخواهد از مظلومیت آن عزیز دفاع کند.
2 – طرفداری از آیت الله شبیری نه از راه خیرخواهی کسانی مانند اقای علی مطهری است. بلکه طرفداری از کسانی است که ناخوانده در مهمانی که آیت الله شبیری تشریف داشته است حضور پیداکرده اند، کسانی که اشوبهای خیابانی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی راه انداحتند.
3- آیت الله شبیری زنجانی خود یک عالم دینی است، لازم بداند جواب نامه را خواهد داد،
4 – کلام آخر اینکه، جناب آقای علی مطهری، جنابعالی چندین باردر روزنامه های اصلاح طلب اظهاراتی را بیان داشته اید، در بیشتر آنها طرفداری خود را از عاملین آشوب های خیابانی سال 88 و سران آنها اعلام نموده اید، آنطور که معلوم است بلبل شما زمانی می خواند که به عاملان آشوب های حیابانی نظر بد داشته باشد، همان کسانی که بچه های بی بصیرت را به حیابانها ریحتند و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر می دادند. ای کاش علی اقا برای یکبار هم که شده نوار پدر شهیدت را گوش می دادی که فریاد می زد، شمر زمان ما اسرائیل است، تا پسر ناخلفی نمی شدی. نصیحت اینجانب به شما این است، علی آقا، اگر دوست داری داد بزنی، بزن عیبی ندارد، منتهی در حریم وظایف شرعی و قانونی که مردم به شما محول نموده اند. ای کاش عربده های تورا بر سر مدیران حقوق نجومی می شنیدیم، ای کاش سر کسی داد می زدی که می گفت: حقوق بگیران نجومی ذخائر انقلابند. ای کاش عربده هایت را زمانی می شنیدیم که با نام طرفداران محیط زیست برای رژیم صهیونیستی اطلاعات جمع آوری می کردند، ای کاش فریادت را سر کسانی می زدی، که با دروغ های خود توانستند رای جمع کنند و هزاران مورد دیگر که خودت بیشتر و بهتر می دانی. ما دوست داشتیم تو مانند پدر شهیدت بودی، که صدایت را برای اسلام و مردم مسلمان که دارند با معیشت خود دست و پنجه نرم می کنند، می شنیدیم.
بازهم علی آقا!!
دعوت آقای مطهری روز سهشنبه 18 دی بنا به درخواست وکیل آقای مطهری، نشستی با اینجانب و اسماعیل بخشی، درخصوص موضوع اقرارهای موکلم، فشار روحی و اذیت و آزار بدنی در ایام بازداشت، انجام شد.
وی اضافه کرد: دعوت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از موکلم واکنش به دردنامه انتشار یافته در روزهای اخیر از جانب آقای بخشی بود.
اکنون سؤال این است که چرا مطهری حاضر است به دروغپراکنی علیه وزارت اطلاعات - آن هم در حالی که رسما در لیست تحریمهای اروپا قرار گرفته - بها بدهد اما حاضر نیست سراغ کارگران هفتتپه یا برخی کارخانههای مشابه برود، و حقوق و مطالبات همین کارگران را از وزرا و مدیران دولتی پیگیری نماید؟ چرا هرگز امثال مطهری درباره واگذاریهای بیضابطه از دولت سؤال نمیکنند؟ چرا این طیف هرگز یک مدیر ارشد دولتی را به خاطر سوءمدیریت اقتصادی زنجیرهای که موجب نابودی اندوخته ارزی، و ایجاد رانت و تزریق تورم به معیشت طبقات پایین شد، به شکل جدی مؤاخذه نمیکنند اما وقتی چالش و التهاب ایجاد شد، کنار جریان رسانههای دروغپراکن ضدانقلاب قرار میگیرند؟!